روز جهانی صنایع دستی - cul - مدیریت امور فرهنگی
| این رنج و هنر، دو عنصر خاموشند | با صبر و صفا، کنار هم می جوشند |
| در کوره روزگار، چون پخت شدند | آن گاه لباس عافیت می پوشند |
| چون نمد، در زندگی، پا خورده ام | با تحمل، زخم دنیا خورده ام |
| گبّه ام، بی رنگ، تا رنگم کنند | ماهرانه رنگ زیبا خورده ام |
| خرسکم، فرش درشتی، زیرپا | وعده امورز و فردا خورده ام |
| چرخه ریسندگی را، سر بزن | من از این نقش عجب جا خورده ام |
| دست و ارزش در هنر زاینده شد | لقمه نان، از خط خوانا خورده ام |
| بیستم خرداد و شعر مصطفی | روی دست از پیر و برنا خورده ام |